کد مطلب:328149 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:469

سوره اعراف، آیات 84 - 80
مربوط به رسالت لوط





و لوطا اذ قال لقومه اتاتون الفاحشه ما سبقكم بها من احد من العالمین (80)

انكم لتاتون الرجال شهوه من دون النساء بل انتم قوم مسرفون (81)

و ما كان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوهم من قریتكم انهم اناس یتطهرون (82)

فانجیناه و اهله الا امراته كانت من الغابرین (83)

و امطرنا علیهم مطرا فانظر كیف كان عاقبه المجرمین (84)





ترجمه آیات

و لوط را فرستادیم ، به یاد آر زمانی را كه وی به قوم خود گفت : چرا این كار زشتی را می كنید كه هیچ یك از جهانیان پیش از شما نكرده اند (80)

شمااز روی شهوت به جای زنان به مردان رو می كنید، بلكه شما گروهی اسراف پیشه اید (81)

پاسخ قومش جز این نبود كه گفتند: از دهكده خویش بیرونشان كنید، كه اینان خود را پاكیزه قلمداد می كنند (82)

پس او را با كسانش نجات دادیم ، مگر زنش را كه قرین بازماندگان بود (83)

آنگاه بارانی عجیب بر آنان بباراندیم ، بنگر تا عاقبت بدكاران چسان بود (84)

بیان آیات





و لوطا اذ قال لقومه اتاتون الفاحشه ...





ظاهر جمله این است كه این داستان عطف به داستان نوح است كه قبلا ذكر نموده و در ابتدای آن فرموده بود:

(و لقد ارسلنا نوحا) و بنابراین تقدیر آیه مورد بحث نیز: (و لقد ارسلنا لوطا اذ قال لقومه ) خواهد بود، این آن چیزی است كه از ظاهر آیه استفاده می شود، و لیكن معهود از اینگونه سیاق های قرآنی این است كه لفظ (اذكر به یاد آر) مقدر بوده و تقدیر آیه : (اذكر لوطا الذی ارسلناه اذ قال لقومه ) می باشد.

وحدت سیاق اقتضا داشت كه همچنانكه در داستان هود و صالح فرمود: (و الی عاد اخاهم هودا) و (و الی ثمود اخاهم صالحا) در اینجا نیز بفرماید (و الی فلان اخاهم لوطا) و اگر در خصوص قوم لوط سیاق را تغییر داده و بعد از ذكر داستان آن قوم مجددا به سیاق قبلی برگشته و فرموده : (و الی مدین اخاهم شعیبا) برای این بوده كه لوط از پیروان شریعت ابراهیم (علیه السلام ) بوده ، به خلاف هود و صالح كه از پیروان شریعت نوح (علیه السلام ) بودند، و در تفسیر سوره (هود) خواهیم گفت كه لوط از بستگان ابراهیم (علیه السلام ) بوده ، و آن حضرت او را به سوی اهل سدوم و اقوام مجاور آنان فرستاد، تا آنان را كه مشرك و از بت پرستان بودند، به دین توحید دعوت كند.

(اتاتون الفاحشه ) مراد از (فاحشه ) عمل لواط است ، به دلیل اینكه در آیه بعد می فرماید: (اتاتون الرجال شهوه ).

(ما سبقكم بها من احد من العالمین )- یعنی هیچ یك از امم و اقوام روی زمین مرتكب چنین گناهی نشدند. و این جمله ، دلالت دارد بر اینكه تاریخ پیدایش این عمل منتهی به همین قوم می شود.

و ما در تفسیر سوره هود، به تفصیل قصه لوط، متعرض خواهیم شد - ان شاء الله تعالی -.





انكم لتاتون الرجال شهوه من دون النساء...





(اتیان الرجال ) به قرینه كلمه (شهوه ) و همچنین به قرینه (من دون النساء) كنایه است از عمل نامشروع با مردان ، و این دو قرینه ، علاوه بر اینكه (اتیان الرجال ) را معنا می كند، این معنا را نیز می رساند كه قوم لوط عمل زناشویی با زنان را ترك گفته و به مردان اكتفاء می كردند، و این عمل را از آنجایی كه تجاوز و انحراف از قانون فطرت است ، (اسراف ) نامیده و فرموده : (بل انتم قوم مسرفون ).

جمله مورد بحث جمله ای است استفهامی و تقدیر آن (ءانكم ) است ، از آنجایی كه عمل مزبور، فاحشه بی سابقه ای بوده از در تعجب و استبعاد می پرسد: (آیا شما چنین كاری را مرتكب می شوید؟).





و ما كان جواب قومه الا ان قالوا...





یعنی از آنجایی كه جواب درستی از این سؤ ال نداشتند لاجرم او را تهدید به تبعید نموده ، گفتند: (اخرجوهم من قریتكم ) و این خود دلیل بر سفاهت قوم لوط است ، كه اصلا متعرض جواب از سؤ ال لوط نشده ، در مقام جواب چیزی گفتند كه هیچ ربطی به سؤ ال او نداشت ، چون جواب از سؤ ال لوط یا به اعتراف به آن است ، و یا به این است كه با دلیل آن را ابطال كنند، و قوم لوط چنین نكردند، بلكه او را بخاطر اینكه مردی غریب و خوش نشین در شهر است ، خوار شمرده و كلامش را بی ارزش دانسته ، گفتند: شهر از ما است ، و این مرد در این شهر خوش نشین است ، و كس و كاری ندارد، او را نمی رسد كه به كارهای ما خرده گیری كند.





فانجیناه و اهله الا امراته كانت من الغابرین





این آیه و همچنین آیه (فما وجدنا فیها غیر بیت من المسلمین ) دلالت دارند بر اینكه جز اهل خانه لوط هیچ كس در آن قریه ایمان نیاورده بودند.

كلمه (غابرین ) به معنای گذشتگان از قوم است ، و در اینجا كنایه از هلاكت است ، یعنی همسر او هم جزو از بین رفتگان است .





و امطرنا علیهم مطرا فانظر كیف كان عاقبه المجرمین





با اینكه در اینجا انتظار می رفت عذابی را ذكر كند، و مع ذلك اسمی از عذاب نیاورده و به جای آن ، فرستادن باران را ذكر فرموده ، برای این بود كه بفهماند عذاب و هلاكت قوم لوط به وسیله باران بوده ، و به همین جهت باران را نكره آورده و فرمود: (مطرا بارانی ) تا بفهماند باران مزبور از باران های معمولی نبوده ، بلكه بارانی مخصوص و از جهت غرابت و شدت اثر، بی سابقه بوده است ، چنانكه در جای دیگر قرآن درباره این باران توضیح داده و فرموده : (و امطرنا علیها حجاره من سجیل منضود مسومه عند ربك و ما هی من الظالمین ببعید).

جمله (فانظر كیف كان عاقبه المجرمین ) خطاب به پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) است تا او و امتش عبرت بگیرند.